در معماری، نور یکی از ویژگیهای اصلی به شمار میآید. قرنها پیش، خورشید و آتش تنها منابع روشنایی بودند، اما در دنیای فناوریمحور امروز، نورپردازی مصنوعی و فناوریهای نوری مدرن راههایی جدید برای تقلید از ویژگیهای نور طبیعی پیدا کردهاند و داشتن فضایی با نورپردازی طبیعی در میان چهاردیواری خانه را ممکن کردهاند. حتی فناوریهای LED کمک کردهاند که امکانات نورپردازی درون مبلمان، سطوح داخلی و نمای منازل تعبیه شود و با تغییر شدت و رنگ نور، آن را به یکی از ویژگیهای اصلی قصهپردازی در معماری تبدیل کردهاند.
در صورت استفاده مؤثر، نورپردازی میتواند نقشی بسیار بیشتر از صرفا یک لامپ برای روشن کردن محیط داشته باشد. نورپردازی میتواند روحیه انسانها را تغییر بدهد و نشانهای از احساسات خاصی باشد که معمار در تلاش برای انتقال آن به دیگران است. برای مثال، نورپردازی غیرمستقیم همهکار میکند، از جمله اینکه بین زمین و دیوارها فاصله ایجاد میکند و فضا را طوری میسازد که گویی وزنی سبکتر دارد، در حالی که نور نارنجی فضای دمای فضا را تغییر میدهد و این توهم را ایجاد میکند که کاربران در اتاقی با دمای بسیار بالا و پرفشار گام برمیدارند.
نوری که میبینیم از امواج تابش الکترومغناطیسی تشکیل شده است که در محدوده مشخصی از طول موج قرار میگیرد. چشمان ما فقط میتواند نوری را تشخیص بدهد که در این محدوده خاص قرار میگیرد. هر چیزی در خارج از طیف قابل مشاهده مانند پرتوهای گاما، اشعه ایکس و اشعه ماوراء بنفش با چشم غیرمسلح قابل مشاهده نیستند. نورپردازی را معمولا در طبقه «روشنایی تزئینی، محیطی، و کاری » قرار میدهند. هر گروه هدف متفاوتی را دنبال میکنند؛ بنابراین، هنگام طراحی یک فضا، مهم است بدانیم که چگونه سطوح مختلف نور یکدیگر را تکمیل میکنند و بر محیط موجود در فضای داخلی تأثیر میگذارند.
این پروژه بهسازی 46 متر مربعی متعلق به یک پزشک اورژانس و سگ بولداگ وی است. چون ساعات کاری مشتری بسیار متغیر است، او بعد از هر شیفت شبانه خود خواب طولانی مدتی در طول روز دارد. بنابراین، معماران به جای آنکه روی اتاق خواب به عنوان تنها مکان خواب ساکنان خانه تمرکز کنند، یک پریسکوپ کپسولی برای خوابهای نیمروزی مشتری در اتاق نشیمن ساختهاند تا جایگزینی برای اتاق خواب باشد.
3- کلبه عشاق، معماران هوسز(همزیستی)
این کابین اقلیمشناسی اجتماعی و چندمنظوره به یک زوج مهاجر و خانواده بزرگ آنها تعلق دارد. سایههای «بنفش جاکاراندایی آنها مناظر موجود در آمریکای جنوبی را بازآفرینی میکند. هم درختان و هم ساکنان کابین، هر دو، متعلق به همانجا هستند. این پرده و حریم خصوصی که میآفریند، معرفیکننده ساکنین کابین است .
درخت نورا (یاکاراندا) که نام علمی آن «میموسیفولیا» است، گلهای خوشهای و نیلی رنگ میدهد و گاه تا ۱۸ متر قد میکشد.
6- پروژه تالار ورزشهای رزمی سایگون
معماران T3 اولین تالار ورزشهای رزمی را در سایگون، ویتنام، طراحی کردند. این تالار در باغ یکی از ویلاهای قدیمی شهر راهاندازی شده است که سبکی فرانسوی دارد. از آنجا که ویلای موجود به عنوان بخشی از دفتر تالار ورزشهای رزمی و به عنوان فضایی برای همکاری برای کارشناسان جودو اجاره شده است، تیم T3 تصمیم گرفتند فضای اصلی را از طریق ساختمان موجود ایجاد کنند که اتاقی جدید و در حال تعویض در آن به این کار اختصاص داده شده است.
7- پروژه سالن اجتماعات پلاسنشیا و مرکز کنگره / سلگاسکانو
8- پروژه فورث رامبو / میگل آنجل آراگونز
9- پروژه جیمز تورل: رادن کراتر
جیمز تورل، هنرمند آمریکایی، شهرتش را مدیون کارهای جذابی است که با نور انجام میدهد. او توضیح میدهد که نور ابزاری برای قدرت بخشیدن به بینایی نیست؛ بلکه چیزی است که باید به خود آن نگریست.
تورل، برای به اوج رساندن تجربه نوری، آسمانی یکپارچه آبی، درجهبندی نزدیک افق را حذف میکند و میگوید «اگر به کوههای راکی بروید، در ارتفاعی که هوا دیگر دمای معمول خود را از دست میدهد، خواهید دید که آسمان چنان آبی و درخشان است که احساس میکنید میتوانید تکهای از آن را ببرید و به شکل معکب دربیاورید!»
این همان آسمانی است که من میخواهم و توانستهام با انتخاب زندگی محور در ارتفاع، آن را به دست آورم. در نزدیکی افق درجهبندیهایی وجود دارد که آبی در آنها روشنتر و سبکتر است و بهتدریج، هر چه به سمت قله پیش میرود، عمق بیشتری پیدا میکند. من با استفاده از رادن کراتر ۱۵ درجه اول ارتفاع را با هدف قرار دادن خطوط دید تونل بالاتر از آن سطح، بیرون کشیدهام. در آن نقطه، سی درجه کمتر از یکصد و هشتاد درجه را میبینید. اینگونه است که شما با از بین بردن همه رنگهای سفید در افق، آن رنگ باورنکردنی را به دست میآورید.
میشی محل تقاطع قومیتها، و ترکیب نژادهای گوناگون با یکدیگر است. معماران با استفاده از یک طرح ساده، فضایی خلق میکنند که گویی ایهامی پیچیده از زیباییشناسی معماری بومی را با استفاده از رنگها و بافتهای زمینی روایت میکند. این تیم از یک رنگ در کل فضا استفاده میکند و روشنایی را در زیرستونها به کار میبرد. آنها با این کار همان سَبُکی را خلق میکنند که این پروژه برای مواجهه با زمینههای قوی خواستار آن بود.
هسته اصلی این پروژه، پلکان تاریخی آن است؛ سازهای با یک رادیاتور گریل از جنس فولاد که با مادهای پلاستیکی پوشانده شده و ظاهری شبیه مجسمه به آن بخشیده است.